کویتی پور
صلی الله علیک یا ابا عبدالله(ع)
مانده ام تنها حسین(ع) بی کس و بی امان
یادداری آمدم نشناختم جسم شریفت
ما ز فهمت یا علی(ع) پا در گلیم
ببین حسینت را به خون آغشته بی سر
این حسین(ع) کیست که عالم همه دیوانه اوست
دیده گریانی چرا؟ عمه جان اینجا کجاست؟
دوست دارم کز غم جانسوز عاشورا بمیرم
بر لب دریا لب دریادلان خشکیده است
عمه جان زینب(س) چرا عموی آب آور نیامد؟
من خسته ام بابا دل شکسته ام بابا
رفت از کفم تب و توان اب برادر جان
سرت از پیکر پاکت که لب تشنه بریده؟
ای سری بر نیزه همچو ماه تابانی
عمه جان زینب(س) عموی آب آور نیامد؟
شد به خون غوطه ور سرور و مولا علی(ع)
منافقین که با هم عهد نفاق بستند
فخری
بسوز ای دل که امروز عزای پور ختم المرسلین است
میان خیمه ها زینب(س) صدا میزد حسین(ع)
تویی آن غرقه به خونی که بزرگ شهدایی
هر یکی از خیمه ای سویی هراسان می رود